تعداد کمی از افراد در مسیر شغلی ما میتوانند به اندازه مدیران ما تأثیرگذار باشند. وقتی آنها خوب باشند، آنها ما را به جلو سوق میدهند و باعث میشوند از کار خود احساس خوبی داشته باشیم. یک مدیر بد ما را به فکر فرو میبرد که آیا میتوانیم دوباره خودمان را بیمار جلوه بدهیم تا مجبور نشویم در محل کار حاضر شویم.
در واقع ، گالوپ دریافته است كه یكی از مهمترین تصمیماتی كه شركتها میگیرند، انتخاب مدیران خود است. با این حال تحقیقات آنها نشان می دهد که این انتخاب در 82 درصد مواقع اشتباه است.
این تحقیق نشان میهد که بسیاری از مدیران خوب بدون کار هستند یا کار دیگری را انتخاب کرده اند و همین باعث اتلاف هزینه و اتلاف زمان برای شرکتهای مختلف است و فرصتهای از دست رفته زیادی که هم مدیران لایق و شرکت ها از دست داده اند.
در حقیقت ، این تحقیق میگوید مدیران دلیل حداقل 70٪ اختلاف در تعامل کارکنان دارند. گالوپ در سال 2012 گزارش داد كه فقط 13٪ از كارمندان در سراسر جهان، کار خود را به درستی انجام میدهند و تعامل خوبی با مدیران دارند.
اما چگونه یک مدیر خوب باشیم یعنی چه؟
آدم های مختلف نظرهای مختلفی در این رابطه دارند. گوگل، یک استاندارد طلایی برای سنجش تعهد شغلی و مدیریت خوب است که هشت فاکتور اساسی تعریف کرده است که اولین معیار این است. « چگونه به عنوان یک مدیر، کوچ خوبی باشیم؟ »
اغلب اوقات ، مدیران برای اینکه یک مربی و کوچ خوبی باشند و نقش کوچ را ایفا کنند، آماده نیستند، آنها ممکن است به تازگی تعامل و حمایت از کارمندان خود را شروع کرده باشند.
یاد گرفتن مهارت بیزینسکوچینگ و کوچینگسازمانی، برای حمایت از کارمندان خود یک فرایند کارآمد و کمک کننده برای موفقیت مدیران و کارمندان شرکت است که مسیر کاری یک مدیر موفق را هموارتر میسازد.
اینکه چگونه یک کوچ خوب برای سازمان خود باشیم به یکباره اتفاق نمیافتد، این مسیر نیازمند زمان، اشتیاق، تاثیرگذاری و یادگیری است تا بتوانیم یک مدیر خوب و کوچ موفق برای شرکت باشیم و در این فرایند باید زمان و علاقه قابل قبولی هزینه کنیم.
برای دریافتن اینکه چگونه کوچینگ را بطور سازمانی و بیزنسی فرا بگیریم و به خوبی اجرا کنیم، سه زمینه را باید به خوبی فرا بگیریم و به کار بگیریم :
شایستگی برای مدیر خوب بودن
یک کوچ خوب بودن و همزمان یک مدیر خوب بودن نیازمند تمرکز بر روی چند جنبه اصلی دارد :
به طور فعال و مستمر به نیازهای تیم خود گوش کنید، این به این معنا نیست که فقط سوالات لازم و درست را از آن ها بپرسید بلکه واقعا به تیم خود گوش کنید و جواب های لازم را به آن ها بدهید و نیت اصلی آن ها را بفهمید.
به موقع بازخورد بدهید که قابل انجام و هدایت شده باشد و بازخورد شما از روی شناخت و قدردانی (بازخورد مثبت) و در مسیر رشد باشد. (بازخورد سازنده)
برای توسعه و رشد سازمان زمان بگذارید. درک کنید که چگونه کارمند شما خواهان رشد است و چگونه میخواهد رشد کند( شاید اون چیزی که شما فکر میکنید نباشه. )
در قدم بعدی متحد کردن تیم برای ایجاد یک مسیر برای رشد. به عنوان یک مدیر، شما به طور خاصی باید فرصت های سازمان خود را بشناسید و به دنبال راهکار برای گسترش فرصت ها و ایجاد آن ها باشید.
برای مثال؛ با معرفی اعضای تیم بهیکدیگر و تعامل با آن هاو انجام تمرینهایی که میتواند تیمتان را رشد دهد.
کنجکاوی مهارتی اساسی برای یک مدیر خوب
کنجکاو بودن برای یک مدیر خوب و یک کوچ خوب بودن مهارتی اساسی است. کنجکاوی باعث ایجاد خیلی از مزیت ها برای شرکت میشود :
حاضر باشید و اطمینان داشته باشید که عضو تیم شما هم حضور دارد. شما فقط یک چک لیست در دستور کار یا یک فیلمنامه را در ذهن خود مرور نمیکنید. شما میخواهید بدانید و عضو تیم هم باید بداند که فضای کافی و توجه کافی برای اشتراک گذاری و صحبت کردن دارید.
از آنجا که شما حاضر و کنجکاو هستید ، در نهایت اعتماد و صداقت را در تیم ایجاد میکنید. این نکتهای شگفت انگیز برای داشتن یک رابطه خوب با شرکت است.
درک اینکه چه چیزی به شخص انگیزه می دهد. دانستن اینکه به چه چیزی برای پیشرفت نیاز دارند و چگونه می توانند بیشترین بهره را از توان خود ببرند. این برای آنها ، برای شما، برای شرکت واقعا مفید است. فقط در این صورت می توانید از آنها حمایت کنید.
استمرار به عنوان یک مدیر
کوچ بودن فقط درموقع ارزیابی عملکرد اتفاق نمیافتد. یا وقتی شخصی قصد ترک شرکت را دارد. فقط این مواقع کوچ بودن برای ما منفعتی ندارد، کوچ بودن در واقع باید برای برقراری رابطهای با تیم باشد که با توجه شما اعتماد به یکدیگر در تیم شکل میگیرد. نکته در مورد یک رابطه مداوم است که فرد میتواند به آن اعتماد کند و میداند چه انتظاری دارد. برای رعایت استمرار، موارد زیر را در نظر بگیرید:
جلسات منظم، با زمان مخصوص برای صحبت در مورد همتیمی خود اختصاص دهید، نه فقط پروژه های او.
برنامه ای که بیشتر توسط آنها تنظیم میشود ، نه شما. آنها تعیین کننده مسیر شغل و کار خود هستند. به عنوان یک کوچ و مدیر خوب، شما در آنجا هستید تا از آنها حمایت کنید.
یک سیاست با تفکری آزاد، جایی که آنها در صورت نیاز میتوانند با شما تماس بگیرند. برای تماس با یک مدیر خوب، نیازی به انتظار برای جلسه بعدی نیست.
سرمایه گذاری برای یک مربی خوب بودن، بسیار کلیدی است. شما باید بر روی عامل شماره یک مدیر خوب بودن تمرکز کنید. این ، به نوبه خود ، یک راننده تعیین کننده در عملکرد تیم شما و تعامل با یکدیگر است. یک موقعیت واقعی برد-برد. از سفر خود با تیمتان لذت ببرید.